هر چه شعر گفتم اکثرش بد شده است
شاید چون شعر مصدرش بد شده است
روسیاه است زمستان که دگرسرد شود
بسکه پاییزِ امسال آذرش بد شده است
این روزها از نگاهم درد می بارد مثل
وقتی نوح دید پسرش بد شده است
لنگرم گیرنکرد. ساحل چشمش چقدر...
شاید هم طعم کنگرش بد شده است !
بوسه ی باران به گندمزار جانی تازه داد
نان اگر بد شد شاطرش بد شده است
نشد آنجور که باید بنویسم راز چشمش
شاید چون شعر شاعرش بد شده است
( دلخون )
نظرات شما عزیزان:
الــــــــــي 
ساعت0:55---20 آذر 1391
پیداست به زور وزن لبخند زده
تا قافیه و ردیف را بند زده
این شعر به سردخانه باید برود
بدجور درون شاعرش گند زده
khorshid 
ساعت17:33---17 آذر 1391
آفرییییییین.به به چه شیرینی هایی بخوریم ما
من 
ساعت0:06---16 آذر 1391
خوش به حالت حوا
خودت بودی و کسی که " آدم " بود...
مـــن... 
ساعت1:33---12 آذر 1391
اي كه گفتي هيچ كس چون شاعران بيكار نيست
شاعري كار است و از اين كار ما را عار نيست
گر كسي بيكار هم باشد كجا گويد چون ما
حرفهايي را كه اندر قوطي عطار نيست..
مريم 
ساعت10:30---7 آذر 1391
farnaz 
ساعت9:40---7 آذر 1391
مرا ببوس........آرام بی صدا... اما این لذت با تو بودن را مگیر!